دنــــــیـــــای مــــن بــعــد از تــــو نــابـــوده...

خـــــــــــدایــــا....

 

 

 

خــــــدایـــــــــا تـــا پــــاکـــــم نـــــکــــردی

 

 

خــــاکــــــم نــــــکـــــن...

 

 

 

 

+ نوشته شده در جمعه 31 خرداد 1392برچسب:, ساعت 4:42 توسط مریم.... |


حس اون سیگاری رو دارم،

که همه جا حرف از ترک کردنشه...

 

 

+ نوشته شده در جمعه 31 خرداد 1392برچسب:, ساعت 1:46 توسط مریم.... |


حافظه...

ی آدمهای قویست...

میدانند کجای کدام ...

آن روز ...

 

 

 

    romantik_adana.ir-3[1].jpg
+ نوشته شده در جمعه 31 خرداد 1392برچسب:, ساعت 1:43 توسط مریم.... |


بعد رفتنت...

بعد رفتنت نمیدانم

سیگارها کوچک شده اند

یا کام های من سنگین تر...

 

www.alone78.blogfa.com

+ نوشته شده در پنج شنبه 30 خرداد 1392برچسب:, ساعت 20:24 توسط مریم.... |


چشم....

چــِہ “ شُورے ” میزنـَد دلَـمـ وَقتے … درچشمــ ِ

دیگرآن انقَــدر “ شیریــن ” میـشَوے...

 

 

 

 

+ نوشته شده در پنج شنبه 30 خرداد 1392برچسب:, ساعت 20:19 توسط مریم.... |


مچ....

قسمت نشد از نزدیک

دستانم را توی دستانش بذارم

اما این روزهای اخر..

تونستم

مچش رو بگیرم...

 

 

5eiooktofrekl4l6ot34.jpg

 

+ نوشته شده در پنج شنبه 30 خرداد 1392برچسب:, ساعت 16:39 توسط مریم.... |


طعم....

روزگارم مانند قلیان شد... 


اکه طعم داشتم بامن بودند؛

ازطعم که افتادم گفتن :

سوخت،،، بریم...

 

 

+ نوشته شده در پنج شنبه 30 خرداد 1392برچسب:, ساعت 16:32 توسط مریم.... |


خیانت....

به سلامتی تنهاییم که هروقت بهش خیانت کردم

بازم اومد سراغم...

 

+ نوشته شده در پنج شنبه 30 خرداد 1392برچسب:, ساعت 1:1 توسط مریم.... |


سلامتی....

سلامتی لبخندی که کمکت میکنه ب همه

توضیح ندی چرا اینقدر داغونی………!

+ نوشته شده در سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:, ساعت 23:50 توسط مریم.... |


قــــــــلبم......

در کــار نــیــســتــ

بــرای


را ریــســکـــ مــی کــنـــم

یــا مــی بــرمــــ….

یــا مــی مــیـــرمـــــ….

 


+ نوشته شده در دو شنبه 27 خرداد 1392برچسب:, ساعت 18:31 توسط مریم.... |


قاضــــــــی....

خرابم …

خراب …

به اندازه همان قاضی که متهم اعدامی اش رفیقش

بود...

 

 

+ نوشته شده در دو شنبه 27 خرداد 1392برچسب:, ساعت 1:16 توسط مریم.... |


خاطره....

خاطره یعنی یک سکوت غیر منتظره میان

خنده های بلند ...

 

 

+ نوشته شده در دو شنبه 27 خرداد 1392برچسب:, ساعت 1:13 توسط مریم.... |


قاطی...

ﺑﻪ ﺑﻌﻀﯿﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﮔﻔﺖ : ﺭﻓﺘﯽ ؟ ﻓﻘﻂ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﺮﻭ

ﻗﺎﻃﯽ ﺁﺩﻣﺎ ﻧﺸﯽ...

 

+ نوشته شده در یک شنبه 26 خرداد 1392برچسب:, ساعت 21:46 توسط مریم.... |


شیر...

گفت دهانت بوی شیر میدهد و رفت …

به او بگویید حالا بوی دروغ میدهد ، برگرد...

 

 

+ نوشته شده در چهار شنبه 22 خرداد 1392برچسب:, ساعت 1:3 توسط مریم.... |


گفتم بیا...

گفتم بیا … گفت پاهایم یخ زده !

و من به پایش سوختم !!!

گرم شد …

رفت به سوی دیگری ..

 

 

+ نوشته شده در چهار شنبه 22 خرداد 1392برچسب:, ساعت 1:59 توسط مریم.... |


آدم....

وَقتــے یــہ آבَمِ سآבه

بآهآتوלּ وآرِבِ رابطــہ شـٌב

یه آבَم عٌقـבه اے وَ بـَב ذات

تَحویل جآمِعــہ نـَבیـלּ ..

 

9553c95c7d86aa48ec5f2701bfa7da19-425
+ نوشته شده در دو شنبه 20 خرداد 1392برچسب:, ساعت 22:9 توسط مریم.... |


قمار...

باید قماربازباشی تابفهمی فرق است بین

"باختن" و"بد"باختن..

 

+ نوشته شده در دو شنبه 20 خرداد 1392برچسب:, ساعت 21:55 توسط مریم.... |


همین....

این بار کــه کسی آمد نمـیگویم بـرو !

حتی نمیـگـویم کس دیـگری رامیخواھم …

فقط میگویم :

ببین! مـن شکستہ ام !

خستہ ام !

کمی آرامـم کن …

ھمـین …

 

+ نوشته شده در دو شنبه 20 خرداد 1392برچسب:, ساعت 12:27 توسط مریم.... |


اس ام اس...

یاد اون شـب ها بخـیر …

کــه تا صبح اس ام اس بازی مـیکردیم

و تــو آخرش میـنوشتی :

کاش الان پیشم بـودی

 

 

+ نوشته شده در دو شنبه 20 خرداد 1392برچسب:, ساعت 12:19 توسط مریم.... |


درد...

با تو

شاید سرد درد بگیریم یا هر درد دیگری …

اما بی تو

حتی دردهایم هم درد میکنند …

 

+ نوشته شده در دو شنبه 20 خرداد 1392برچسب:, ساعت 12:15 توسط مریم.... |


ساده...

اگه ای …!!…اگه …!!

 

اگه …!!

 

همیشه …!

 


+ نوشته شده در یک شنبه 19 خرداد 1392برچسب:, ساعت 17:53 توسط مریم.... |


دوچــــــــــــرخه...

تند رفت کودکی های من با آن دوچرخه ی قراضه اش

 

که همیشه ی خدا پنچر بود …

 

 

 



+ نوشته شده در یک شنبه 19 خرداد 1392برچسب:, ساعت 1:59 توسط مریم.... |


دیوانه....

نمیشود . . .

انقدر سرگرم  که به یاد نمی آورد

روزی  ام بود...

 

+ نوشته شده در جمعه 17 خرداد 1392برچسب:, ساعت 20:24 توسط مریم.... |


برهـــــــــنه....

کفشهایم را نده

پا برهنه میروم تا در تنهایی خود

با نگاه کردن به پاهایم عبرت بگیرم

که من کجا و تو کجا
. . .

 

+ نوشته شده در جمعه 17 خرداد 1392برچسب:, ساعت 14:5 توسط مریم.... |


شایــــــــد....

مدت هاست تنها چیزی که مرا یاد تو می اندازد ؛

طعنه های دیگران است...

شاید اگر این دیگران نبودند تو زودتر از اینها

برایم مرده بودی . . .

 

+ نوشته شده در جمعه 17 خرداد 1392برچسب:, ساعت 13:55 توسط مریم.... |


بــــــــساط...

بساط کرده ام و تمام نداشته هایم را

ﺑﻪ ﺣﺮﺍﺝ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ…بی انصاف چانه نزن

ﺣﺴﺮﺕ ﻫﺎﯾﻢ …به قیمت عمرم

تمام شده...

 

 

+ نوشته شده در جمعه 17 خرداد 1392برچسب:, ساعت 13:50 توسط مریم.... |


گاهــــــــی....

گاهی وسط یک فکرگاهی وسط یک خیابان

سردت می کنندداغت می کنند

رگ خوابت را بلدند...زمینت می زنند…

 

+ نوشته شده در جمعه 17 خرداد 1392برچسب:, ساعت 13:45 توسط مریم.... |


هــــــــدفـــــــون....

 

اگه میخوای حال کسی رو بفهمی ، ازش نپرس


چون بهت دروغ میگه …

هدفونشو در بیار ببین چی گوش میده...

 

 

+ نوشته شده در پنج شنبه 16 خرداد 1392برچسب:, ساعت 15:7 توسط مریم.... |


بــــــــــــه یاد .....

به یاد همه اونایی که از پیش ما رفتند …

چه اونایی که مرگ اونارو برده …

چه اونایی که باد اونارو برده …

ولی ما هنوز به خدا سفارششون میکنیم...

 

 

+ نوشته شده در پنج شنبه 16 خرداد 1392برچسب:, ساعت 15:0 توسط مریم.... |


مــــــــــادرم....

ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﻣﯿﺘﺮﺳﻢ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﮑﻬﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭﻡ …

 

 

+ نوشته شده در پنج شنبه 16 خرداد 1392برچسب:, ساعت 14:58 توسط مریم.... |


شــــــــبــــــــها....

اين شب ها من گوشه ي "بالشتو" گاز ميگيرم

که صـــداي هق هقم از اتاق بيرون نــره ...

تو گوشه ی "لباشو" گاز بگير...

  

+ نوشته شده در چهار شنبه 15 خرداد 1392برچسب:, ساعت 1:26 توسط مریم.... |


بلیط...

 

بیهوده می گشتم

 

 

اصلا گم نشده بود

 

 

نیمه دیگرم

 

بلیط من از اول نیم بها بوده است ....!

 


+ نوشته شده در چهار شنبه 15 خرداد 1392برچسب:, ساعت 1:24 توسط مریم.... |


سک سک ...

منتظرم کسی بیاید بگوید :

سُـــــــک سُــــــک

من پیدا کردم گمشده ام را …

 

 

+ نوشته شده در دو شنبه 13 خرداد 1392برچسب:, ساعت 20:25 توسط مریم.... |


به درک...

وقتی میرفت گفتم : کجا ؟


گفت: به درک...


منم گفتم : به درک...


و این چنین بود که ما در اوج تفاهم از هم جدا شدیم...

+ نوشته شده در یک شنبه 12 خرداد 1392برچسب:, ساعت 20:47 توسط مریم.... |


جایزه...

گیرم که من باختم،..

ولی برد تو هم کمتر از باخت من نبود...

جایزه تو نفرین من...

 

 

+ نوشته شده در شنبه 11 خرداد 1392برچسب:, ساعت 22:25 توسط مریم.... |


یک سال...

این روز ها خوب اسم گرفتن…

عاشق های چند روزی.

باز تبریک به توکه یک سال موندی...

 

 


+ نوشته شده در شنبه 11 خرداد 1392برچسب:, ساعت 22:22 توسط مریم.... |


هرزه....

کاش نجابتم را به بهانه رفتنت نمیکردی که

با دیدن

هر هرزه ای به خودم بگویم اگر اینگونه بودم او

نمیرفت...

 

 

+ نوشته شده در شنبه 11 خرداد 1392برچسب:, ساعت 22:19 توسط مریم.... |


پــــشت پـــــــــا...

به پای کسی میسوزم که...

پشت پاشو خوردم...

 

 

 

+ نوشته شده در شنبه 11 خرداد 1392برچسب:, ساعت 22:7 توسط مریم.... |


تـــــــــــعـــــــــطیــــــــلـــ....

تقویم دنیایم این سالها پرشده است از قرمز های بی

دلیل …

اینجا که نباشی ، زندگی ام تا اطلاع ثانوی تعطیل

میشود...

 

 

+ نوشته شده در شنبه 11 خرداد 1392برچسب:, ساعت 11:35 توسط مریم.... |


ارزانی....

تمام زندگی ام را حراج کردم ولی او رفت و گفت :

هیچ ارزانی بی علت نیست...

 

 

+ نوشته شده در شنبه 11 خرداد 1392برچسب:, ساعت 11:28 توسط مریم.... |


یه دنیــــــــــا....

 

بی تو ، زندگی چیزی شبیه هر روز مردن است...

 

عکس در حال بارگذاری است. لطفا چند لحظه صبر کنید.

+ نوشته شده در شنبه 11 خرداد 1392برچسب:, ساعت 11:25 توسط مریم.... |


حادثه....

آنقدر از حادثه پرم که وقتی به خانه می رسم

تلویزیون


لم می دهد روی کاناپه تا مرا تماشا کند...

 

 

 

+ نوشته شده در جمعه 10 خرداد 1392برچسب:, ساعت 21:28 توسط مریم.... |


فاصله....

فاصله زمین تا آسمان ، همان فاصله دل من تا دل

توست...

 

 

 

+ نوشته شده در جمعه 10 خرداد 1392برچسب:, ساعت 21:26 توسط مریم.... |


ارزو....

تمام آرزوی امشب من ، ندیدن فرداست … 

 

 

+ نوشته شده در جمعه 10 خرداد 1392برچسب:, ساعت 21:7 توسط مریم.... |


هـــــــــــوا...

هوا بارانی ست ولی شیشه ؛ چرا بخار نمیگیری ؟

نترس ؛ رفت … دیگر اسمش را رویت نمی نویسم

 

 

 

+ نوشته شده در پنج شنبه 9 خرداد 1392برچسب:, ساعت 19:31 توسط مریم.... |