من سرد
هوا سرد
برف سرد
پاییز سرد
تو با من سرد
دنیای من سرد
همه چی سرد ولی سیگارم گرم !!!
این تضاد برای یه لحظه مرا به آرامش میبرد …
شـــايد برايت عجيب ســت اين همه آرامشـــم !
خــودمـــاني بگويــم ؛ ...
به آخر که برسي ، ديگر فقط نـــگاه ميکنــي ...
به سلامتی پسری که گفت :
من تو زندگیم فقط دنبال یه دختر میدواَم
اونم دختر خودمه
وقتی تازه داره راه رفتن یاد میگیره ...
ﮐـُﺠـﺎﯾـےْ . . .ﮐـِــﮧ ﺑﺒـْﯿـﻨـےْ ﺣـﺲّ ﺗـَﻨـﻔـﺮْمـــ ﻧـِﺴـﺒَتـــ ﺑـِـﮧ ﺗـُﻮ ﺭﺍ
ﻣـﯿْـﺎלּ ﻣـّﺮבﻡْ ﺟـﺎﺭ ﻣـﯿْـﺰﻧـَﻢ.....ﻭ ﺧـَﺮﻭﺍْﺭ ﺧـّﺮﻭﺍﺭ لـاﯾْــﮏ ﻣـْﯿـﺨـُﻮﺭבْ ...
صدای پایش آرام آرام به گوشم می رسد
چیک چیک گونه ام را بوسید
نم نم از گوشه چشمم چکید
باز هم خاطراتم زنده شد
“من و تو به یاد باران یا شاید به یاد تو ، من و باران”
فرقی نمی کند
چه در کنارم باشی چه در کنارش باشی
زیر باران یاد تو مرا خیس میکند...
وقتی خدا تقسیم آرزو کرد گفت آرزوها تموم شده ،
تو بمان با تنهایت و شبهایی که خیس بارانم....
دلم را به تخت میبندم تا ترکت کند …
فریاد میکشد ، میلرزد ، خمارت میشود …
رها که شد او میماند و عمری وسوسه ی تلخِ دوباره خواستن تو ....